ارسال پیام اشتباه به رژیم تهران، «بازگشت به میز مذاکره» اسم رمز ساعت صفر اتمی
اروپایی ها بعد از یک شام مشترک با امریکایی ها در بروکسل ، جوزپ بورل را راهی تهران کردند تا یک بار دیگر شانس مذاکره برای رسیدن به توافق را امتحان کنند.
بعد از قطعنامه شورای حکام علیه رژیم جمهوری اسلامی، این رژیم سرعت شتابان هسته ای شدن خود را که به لطف کش و قوس های میز مذاکره در وین بدست آورده بود افزایش داد.
17 سال قبل یک نویسنده و روزنامه نگار ایرانی به نام امیررضا پرحلم در کتابی با عنوان «سایه عقابها» از طرح سری حمله امریکا به تاسیسات اتمی ایران پرده برداشت. در این کتاب ، از کلیدواژه پرتکراری که امروز به شدت نخ نما شده است، زیاد استفاده شده بود: «مذاکره اتمی با تهران» در آن زمان، توان هسته ای ایران به مراتب کمتر و پیش پا افتاده تر از امروز بود و در آن کتاب رسیدن رژیم ملاها به سانتریفیوژهای پیشرفته یک احتمال بسیار خطرناک ارزیابی شده بود. اما امروز جمهوری اسلامی از مرحله همان احتمال خطرناک هم عبور کرده و در آستانه رسیدن به سلاح مرگبار هسته ای است.
آنها بخشی از این پیشرفت هسته ای امروزخود را مدیون پنهانکاری در زمان برجام و باج دادن به ماموران آژانس بین المللی انرژی اتمی هستند که زد و بندهای آنها چندی قبل افشا شد. اکنون تهران فاصله چندانی تا رسیدن به بمب ندارد. آنها مدتهاست کلید اتصال دوربین های آژانس را هم خاموش کرده اند، تاسیسات تازه مخفی ایجاد کرده اند و به سرعت در حال کوتاه کردن زمان دسترسی به سلاح هسته ای هستند.
حالا که کار از کار گذشته و مُلاها در آستانه رسیدن به بمب هستند، صدای مذاکره خواهی از هر سو در تهران بلند است؛ از ابراهیم رئیسی رئیس دولت که گفته «هرگز میز مذاکره را ترک نمی کنیم» تا امیر عبداللهیان وزیر خارجه و شمخانی رئیس شورای عالی امنیت ملی رژیم، همگی طرفدار مذاکره و ادامه گفتگوها شده اند.
اکنون تهران برای تکمیل پازل رسیدن به بمب وبه موازات آن تقویت مزدوران نیابتی خود نیاز به پول دارد که اظهارات علی شمخانی این مدعا را تایید می کند؛ شمخانی در دیدار با بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی در تهران به اوگفت «هدف ما از ورود به مذاکرات تحقق انتفاع اقتصادی است.»
بسته پیشنهادی عقیم !
قطر، جایی که برای طالبان هم خوش شانسی آورد! و اکنون دورجدید مذاکرات ایران و طرف هایش قرار است این بار نه در وین وبروکسل بلکه در دوحه دنبال شود؛ جایی که سالها مذاکره طالبان با امریکا در زمان اشرف غنی برای طالب ها خوش شانسی بهمراه آورد وآنها سلطه کامل خود بر افغانستان را زیر همین پوشش مذاکرات بدست آوردند و شوک عجیبی به جهان وارد شد!
حالا قرار است با کوشش های خستگی ناپذیر راب مالی و بایدن، مذاکرات با تهران از سر گرفته شود. هنگامیکه قرار بود قطعنامه شورای حکام آژانس علیه ایران صادر شود، ایران سراسیمه پیشنهادی را آماده کرده بود تا با مطرح کردن آن مانع صدور قطعنامه شود. پیشنهاد آنها ظاهرا این بوده که اگر امکان حذف سپاه پاسداران از لیست تروریستی وجود ندارد، لا اقل تحریم های قرارگاه خاتم سپاه یعنی بخش اقتصادی و درآمد زای این گروه تروریستی حذف شود.
این پیشنهاد با بی اهمیتی مواجه شد تا اینکه اروپایی ها در ابتکاری عقیم، جلسه شام کاری با همتایان امریکایی خود در بروکسل برپا کردند. موقع شام، اروپا پیشنهاد مردود تهران مبنی بر حذف تحریم قرارگاه خاتم سپاه را مطرح کرد و گویا امریکایی ها به بورل گفتند به تهران برو و ببین چه تضمینی هست که درآمد قرارگاه خاتم سپاه در صورت لغو تحریم این بخش، به نیروی قدس سرازیر نشود؟
این فرضیه محتمل و قوی ای است که محافل سیاسی و رسانه ای از میز شام بروکسل درز داده اند. حالا قرار است برای پُر کردن خزانه سپاه از پول، راه حلی پیدا شود!
تمام ارزیابی های چند سال اخیر از درآمد زایی رژیم ملاها از برجام نشان داده که آنها حتی یک سنت از این درآمد سرشار را صرف رفاه و آبادانی ایران ومردم این کشور نکرده اند. آنها با انبوهی از مطالبات معوق مزدوران نیابتی خود روبرو هستند که حقوق و مواجب شان کاهش یافته یا به تاخیر افتاده است در حالیکه خیابان های بیشتر شهرهای ایران مملو از مردم گرسنه ای است که به خاطر مشکلات اقتصادی به خیابان ها آمده اند. با وجود تمام این واقعیت ها، بورل راه تهران را در پیش گرفته تا گشایشی اقتصادی برای آنها فراهم کند و به اظهارات تسکین بخش دیپلمات های فریبکار رژیم مُلاها که مدام وانمود می کنند فعالیت های هسته ای شان برای تولید برق و انرژی است، گوش فرا دهد.
شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران به صراحت به بورل گفته «ما پول می خواهیم» که معنی این عبارت کاملا واضح است. به نشانه دهن کجی به این مقام اروپایی، تنها چند ساعت پس از خروج بورل از تهران، موشک بالستیک موسوم به « ذوالجناح » با سوخت جامد به فضا پرتاب شد. این گونه اقدامات، ترفند رژیم جمهوری اسلامی است که معمولا قبل یا بعد هر مذاکره انجام می دهد؛ یا نیابتی هایش دست بکار می شوند یا خودش راسا مبادرت به باج گیری، ترور، آدمربایی یا شلیک موشک می کند.
بی زحمت دکمه را خاموش کنید!
اکنون تحلیلگران می پرسند مذاکرات قطر چه فایده ای می تواند داشته باشد؟ امریکایی ها و اروپایی ها در حالی به سمت برجام جدید حرکت می کنند که رژیم جمهوری اسلامی به کلی از ماهییت اصلی برجام خارج شده، هفته ها هیچ دوربینی در تاسیسات رسمی اتمی این رژیم فعال نبوده و آنها عملا از نابودی اسرائیل سخن می گویند و در بیان این تهدیدات کوچکترین ابایی نداشته اند. همچنین، سانتریفیوژهای نسل جدید نصب شده اند که نصب آنها غیرقانونی است و به نظر می رسد اروپا و امریکا می خواهند در ازای پرداخت میلیاردها دلار به ملاها صرفا از آنها بخواهند دکمه سانتریفیوژ ها را خاموش کنند در حالیکه روشن کردن مجدد آنها کمتر از یک ثانیه زمان می برد!
تهران هم که این روزها به شدت دم از مذاکره می زند، بدش نمی آید با کش پیداکردن مذاکرات، زنجیره هسته ای شدن و رسیدن به بمب را تکمیل کند، مذاکراتی که در11 ماه گذشته هیچ پیشرفتی نداشته و حالا قرار است مجددا از سر گرفته شود.
اروپایی ها سه ماه قبل که مذاکرات وین دورنمای روشنی نداشت، هشدار می دادند که پنجره توافق خوب در حال بسته شدن است و رژیم تهران اگر به مرحله ای برسد که منافع توافق بر مضرات آن نچربد، کسب توافق عملا بی فایده است.
به نظر می رسد استراتژی رژیم جمهوری اسلامی، محدود کردن توسعه طلبی هسته ای اش نیست، بلکه می خواهد با لاس زدن های ممتد در میز مذاکره، هم توسعه طلبی هسته ای خود را پیش ببرد و هم با شرارت های منطقه ای و آزار همسایگان از جهان باج گیری کند. در نتیجه واضح است که اقدام اروپا وامریکا برای از سرگیری مجدد مذاکرات با تهران یک اشتباه راهبردی قطعی است که به رژیم تهران پیام اشتباهی را منتقل می کند: «هرچقدر توسعه هسته ای شما و شرارت هایتان در منطقه بیشتر شود ما بیشتر از شما می ترسیم و به شما باج می دهیم!»