انتخاباتی که مردم ایران کوچکترین امیدی به آن ندارند
جمعه ۱۱ اسفند ماه روز انتخابات در ایران است. در حقیقت انتصابات چون نتایج انتخابات از قبل تعیین شده و مردم ایران نقشی در نتایج آن ندارند.
امروز و بیشتر از همیشه حضور در حوضه های اخذ رأی خدمت و همکاری با نظام بحساب می آید و کاش ملت ایران در تصمیم گیری قوی و مصمم باشند و از اعطای این هدیه که دمیدن نفس جان بخش در بدن نظام است خودداری کنند.
آیت الله خمینی در یکی از سخنرانیهای خود در سال ۵۷ اینگونه ابراز داشت: اگر پدران ما راهی رفتند و انتخابی کردند و ما با آن موافق نیستیم و نظر ما نظر دیگریست ما نباید پیرو تصمیم و راه آنها باشیم.
امروز این جمله باید آویزه گوش مردم ایران باشد. بله، اگر پدران و مادران شما در سال ۱۳۵۷ به خیابانها ریختند و نظامی را سرنگون کردند که برأی ملت فعالیت میکرد و پیشرفت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور مد نظر آن بود و الان مردم پی برده اند که راهی که پدران آنها رفته اند اشتباه بوده به آن اشتباه ادامه ندهند و در پی تصحیح آن باشند چون اگر بی تفاوت باشند به فرزندان خود و نسلهای آینده خیانت میکنند.
برأی این نظام هیچ فرقی نمیکند که مردم به چه کسی رأی بدهند حتی اگر رأی سفید به صندوقها بیاندازند چون برگ سفید هم برگ برنده برأی رژیم بحساب میآید و مردم باید شدیدآ از حضور در شعبه های اخذ رأی خودداری کنند زیرا روز جمعه روز انتصابات است که ۲۹۰ نماینده از ۳۱ استان از پیش انتخاب شده اند و این بیشتر شبیه یک سیرک است تا انتخابات واقعی.
آنچه که برأی نظام جمهوری اسلامی در ایران مهم و حیاتی است کشاندن مردم بپای صندوقهای رأی برأی گول زدن افکار عمومی در ایران و جهان میباشد.
کشوری که تندروهای مذهبی در مجلس و در شورأی خبرگان از درصد بالایی برخوردار هستند چگونه میتوان انتظار داشت که اقشار مختلف مردم را در بر بگیرد. مردم ایران از دیرباز مردمی آزاده بوده اند و دیگر نمیتوانند بیشتر از این زیر بار بی عدالتیها و نابحق کشته شدگان فرزندان بی گناه ملت بدست ناپاکان باشند.
در سال ۱۳۵۸ در اولین انتخاباتی که برأی بظاهر تعیین ریاست جمهوری در ایران صورت گرفت اکثر افرادی که دارأی حق رأی بودند در انتخابات شرکت کردند حتی مخالفان انقلاب که بخش بزرگی از مردم کشور را تشکیل میدادند باید در آن شرکت میکردند زیرا اگر شناسنامه شهروندی که مهر شرکت در انتخابات نداشت به او به چشم ضد انقلاب نگاه میشد و طبیعتآ مشکلات بسیاری برأی او فراهم میشد.
من هم به حوزه اخذ رأی که در مدرسه پسرانه ادب در نزدیکی منزل ما بود رفتم.
پلیس، بسیجیان و پاسداران بسیاری محل را کنترل می کردند زیرا نخستین دوره انتخابات ریاست جمهوری بعد از انقلاب بود بخاطر دارم آن انتخابات بعد از استعفای دولت موقت مهدی بازرگان بود و اداره امور اجرأیی کشور بر عهده شورأی انقلاب بود.
من هم مثل بسیاری از مخالفان انقلاب بالاناچار باید رأی میدادم و از قبل با خود تصمیم گرفته بودم که من تنها برأی مهر خوردن در شناسنامه به این عمل دست میزنم، بهمین دلیل وقتی برأی نوشتن اسم کاندید ریاست جمهوری به پشت پرده رفتم روی برگه رأی اسم یکی از خوانندگان مشهور زن قبل از انقلاب را نوشتم که در حقیقت دهن کجی به انقلاب بحساب می آمد.
با ترس ولی با اعتماد بنفس زیاد از پشت پرده بیرون آمدم و برگه رأی را به صندوق انداختم، به خانه برگشتم و از این بابت با کسی سخن نگفتم ولی از شما چه پنهان تا مدتی در هراس بودم که این برگه از طرف مآموران شناسایی شده باشد و دشواریهایی برأی من و خانواده ام پیش بیاورد. خوشبختانه بخیر گذشت مزاحمتی پیش نیامد ولی تا زمانی که در ایران بودم تنها به این روش رأی میدادم و روی اسکناسهایی که بدستم میرسیدند شعارهای ضد انقلابی می نوشتم و خوشحال بودم که این اسکناسها دست بدست میچرخند.
هر دوره که سیرک رفراندم نمایشی در ایران برپا میشد اکثر قریب به اتفاق مردم میدانستند رأی آنها چیزی را عوض نمیکند چون آیت الله علی خامنه ای روشی پیش گرفته که خودش سیاست گذار و در صدر قدرت است، او به روش استبدادی مطلق حکومت میکند و تصمیم گیرنده اصلی میباشد.
سالهاست با حیله های مختلف از مردم رأی گیری میشود و حیله جدید، انتخابات اینترنتی است که با فرستادن پیام های جعلی مثل بالا بردن توان اینترنت بدون اینکه شهروندان متوجه شوند تمام مدارک لازمه را از او دریافت میکنند و نظام بجای افرادی که نمیخواهند بپای صندوقهای رأی بروند، رأی میدهند اگر این گول زدن و حیله گری نظام در مقابل شهروندان نیست پس چه است؟
در این انتخابات فرمایشی از ۱۴۰۰ نفر رفع صلاحیت شد، اگر این استبدادگری و دیکتاتوری نیست پس چه است؟
مردم ایران بهتر از همیشه میدانند که انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی برای رفاه و خدمت به آنها نیست چون نظام نظام تک حزبی است و نمایندگان برای نگهداری نظام در کرسی های مجلس می نشینند، نمایندگانی که انتخاب میشوند از خود نظام هستند و نه نماینده مردم و این یک سیرک حکومتی بیش نیست.
سیر تحریم انتخابات توسط مردم ایران از ۱۵ سال پیش شروع شد و در هر دوره بیشتر و بیشتر میشود و این بار در انتخابات روز ۱۱ اسفند ماه تنها کسانی که پای صندوقهای رأی میروند. وابستگان به نظام و جیره خواران رژیم و خانواده هایشان هستند و انتظار نمیرود که به ۳۰درصد هم برسد.
در این برهه زمانی مردم ایران باید تصمیم بگیرند و از قدرت خود استفاده کنند، یکپارچه شوند و بفکر آینده ای بهتر و روشن تر برای خود، برای فرزندانشان و نسلهای آینده باشند.
مردم ایران دارای گذشته و تاریخ بسیار با ارزش و هویت مفتخری هستند که درطول این ۴۵ سال نظام سعی میکند با ممنوع کردن پخش موسیقی روح پرور ایرانی، حذف اشعار شاعران بزرگ ایرانی از کتابهای درسی، سانسور کردن و عدم چاپ کتابهای نویسندگان بزرگ ایرانی هویت آنها را عوض کند و هویتی عاریه ای و جعلی به مردم تلقین کند، ولی تمدن غنی چند هزار ساله ایران را نمیتوان در ۴۵ سال تغییر داد.
پاینده ایران و به امید آزادی کشور و مردم ایران!