این مائیم که میبایست از مسلمانان پوزش بخواهیم
لذتی دلپذیر این روزها روی اینترنت میچرخید. جمعی از توریستهای ترکیهای در کنسیای بن گوریون عبادت کردند، و به جای جانماز روی تالیت نماز خواندند. این اشتباه، به توریستها یادآوری شد، و پوزش خواسته شد، البته بعد از آن که تالیتها را تا کردند و محترمانه سرجاشان گذاشتند.
گزارشهایی روی اینترنت پخش شده که این واقعه را ناراحتکننده و توهینآمیز تصویر کرده است. گزارشی که در تایمز اسرائیل منتشر شد شامل عکسالعمل رسمی، با عبارت «حال بههمزن» نیز بود.
بله، البته. حال بههمزن است. اهانتآمیز و شرمآور است. اما آنچه حال را بههم میزند رفتار توریستهای مسلمان نیست، بلکه عادت جاافتادهی یهودیان اسرائیلی است، آنها که به این داستان عکسالعمل نشان دادند، و بیش از آن، آنها که مسؤولیت بیشتری در واقعهای که پیش آمد، به دوش دارند.
عبادت در فرودگاهها
اجازه بدهید اشاره کنم که در تمام فرودگاههای بزرگ دنیا محل ویژهای برای عبادت پیروان مذاهب گوناگون در نظر گرفته شده است. در وهلهی نخست، این احترامی است به مسافران و ارائهی خدمات. فرودگاه ج اف ک در نیویورک یک کنیسا و دو کلیسا (برای فرقههای مختلف) موجود است و من شنیدهام در سالهای اخیر مسجدی هم اضافه شده است. در فرودگاه س د گ پاریس فضایی برای عبادت پیروان مذاهب مختلف، موازی هم درست شده است. بروکسل از همه بهتر است، و برای پیروان فرقههای گوناگون مذاهب فضاهای متعدد در ترمینالهای گوناگون فرودگاه ایجاد کرده است. این لیست میتواند همچنان ادامه یابد. حتی اگر در فرودگاه مونیخ فضاهای متعدد عبادت برای پیروان مذاهب گوناگون وجود ندارد، اما فضای مشترکی برای عبادت و مراقبه و سکوت در نظر گرفته شده است. حتی در کشورهای شوروی سابق نیز در فرودگاههای خود این را به عنوان نشانهای از طراحی مدرن فرودگاه در نظر میگیرند، و این را در سفر اخیرم در بلگراد دیدم. ارائهی خدماتی به مسافران در راستای نیازهای عبادتی ایشان نشانهای از دنیایی است که احترام به دیگری و شناسایی دیگری جزو مقررات رسمی است. در واقع، فرودگاهها مکانی با اهمیت برای همزیستی توأم با احترام متقابل در میان مذاهب است.
حالا این را در مقابل شرایطی که در فرودگاه بن گوریون پیش آمد مقایسه کنید. در بن گوریون تنها یک عبادتگاه موجود است، و آنهم ویژهی یهودیان است. (و جوکی هست که میگوید در آنجا برای یک مذهب دیگر هم جا هست، که بسیار نزدیک به یهودیت است، که نامآش «خباد» است، اما آن یکی عبادتگاه نیست، بلکه مرکزی برای خوشآمدگویی و آموزش است.)
توریستهای مسیحی و مسلمان در فرودگاه بن گوریون که بخواهند عبادت کنند، جایی ندارند. این مسأله برای مسیحیان اهمیت کمتری دارد چون زمانهای معین و مقرر برای عبادت ندارند. مسلمانها اما، میبایست نمازشان را سر ساعت بخوانند، مثل یهودیان، و به همین خاطر میبایست محلی برای نمازگزاردن بیابند. وقتی از یک بازرسی دشوار امنیتی در فرودگاه خلاص شدهاند، چرا میبایست برای پیدا کردن محلی برای عبادت سرگردان شوند؟ و همینطور، سالانه میلیونها توریست و زائر از فردوگاه بن گوریون میگذرند، مسیحی و مسلمان. چرا نمیبایست در سرزمین مقدس با آنها با همان احترامی برخورد شود که در فرودگاههای معتبر سراسر جهان برخورد میشود؟
مخالفت با دیگر مذاهب در بن گوریون
هنگامی قرار بنای بن گوریون گزارده شد، قرار بر این بود که برای پیروان همهی مذاهب محل عبادت در نظر گرفته شود. اما هرگز به این قرار عمل نشد. دلیل آن، آنطور که از گزارشی در هآرتص درمییابیم، مخالفت جناح راستکیشهای افراطی است. برخی از سیاستمداران پیشین اسرائیل دیدگاه عمیقتری را ابراز کردهاند که باور دارد چنین مخالفتی، که به گمان آنها «خودتخریبگر» است «چهرهی اسرائيل به عنوان کشور یهود را تخریب میکند».
این به مثابه بیانیهای است که نشان میدهد ما هویت یهودی خود را چگونه پایه میگذاریم و برای دیگران نیز حقی قائلیم یا نه. در فرودگاه یهودیها (آنطور که شناخته میشود) برای دیگر مذاهب جایی در نظر گرفته نشده است. یهودیت و کشور اسرائیل، از این منظر، امکانی در اختیار دیگر مذاهب قرار نمیدهد. مسلم است که این مسأله هیچ ربطی به نگرانی دائمی در بارهی «بتپرستی» ندارد، و شمار بسیار اندکی از مقامات اسلام را بتپرست میدانند. اما به شناسایی و مشروع دانستن دیگر مذاهب ربط مستقیم دارد، به حق عبادت دیگران و اساس اعتباری که برای دیگر مذاهب قائلیم ربط مستقیم دارد. این دیدگاهی است که برای مذاهب دیگر احترام و حقوق قائل نیست.
در کتاب الهیات یهودی و مذاهب جهان (کتابخانهی لیتمن، ۲۰۱۲) که من یکی از نویسندگانش هستم، چندین پژوهشگر یهودی دست به دست هم دادهاند تا دیدگاهی را در یهودیت بنیان بگزارند که مذاهب دیگر را نیز به رسمیت میشناسد و معتبر میشمرد. یهودیت ظرفیتهای زیادی برای مشروع دانستن و معتبر شمردن ادیان دیگر موجود است و نیز برای یافتن راهی منطقی در مقابل معضل عبادتگاه در فرودگاه که همخوان با استانداردهای جهانی باشد. هر چه نباشد، مسألهی «خیلول هاشم» در میان است – بی حرمتی به نام خداوند – که برای یهودیت پیامدهای ناگوار خواهد داشت زیرا حقوق دیگر ادیان را رعایت نکرده است. و رفته رفته عواقب آن آشکار خواهد شد. اما نه ملاحضات نظری و نه عملی نتوانسته است به صداهای یهودی بفهماند که تنها راه تثبیت هویت یهودی در فرودگاه «ملی» خودداری از به رسمیت شناختن دیگر ادیان است. کوتاهی از رسیدگی به این مسأله آسیبی عمیق به ساخت و ساز هویت یهودی در زمان حاضر خواهد زد.
این وضعیت، بهویژه، از آن جهت حساس و کنایهدار است که در ایام «سوکوت» روی میدهد. سوکوت از جهانیترین آیین یهودیت است. در این ایام است که هدایای هفتاد ملت جهان به کوه معبد مقدس در اورشلیم روانه میشد. پیامدهای منفی ذهنیت انزواگرا انسان را از نگرش جهانی و جهانشمول که خود در یهودیت تعبیه است منحرف میکند و به سمت موضعی سیاسی میبرد که حقوق دیگر ادیان را، بیتوجه به زیانهای معنوی و یا پیامدهای بالقوهی زیانبار برای یهودیان، انکار میکند.
ترکیهای بینوا چه باید میکردند؟
متن کامل را در لینک زیر مشاهده کنید
http://blogs.timesofisrael.com/its-we-who-should-apologize-to-the-muslims/