بازی خطرناک با نبرد اوکراین؛ تهران، شریک مسکو در جنایت علیه بشریت
تلاش حکومت جمهوری اسلامی برای مشارکت در تجاوز روسیه به اکراین و به عبارتی زمینه سازی برای حضور نظامی در این جنگ از طریق فروش تجهیزات نظامی، از ابعاد زیادی قابل تحلیل و تفسیر است.
در پس پرده این تصمیم، دفاع تمام قد خامنه ای از تجاوز روسها به اکراین قرار دارد که خامنه ای در اشتباهی فاجعه بار که احتمالا آن را مشاور سالخورده امور بین المللی اش یعنی علی اکبر ولایتی به او القا کرده آن را «ابتکار عمل مسکو» نامید و بلافاصله روزنامه های نزدیک به بیت رهبری و سپاه پاسداران یعنی کیهان و جوان آن را تئوریزه کردند و با پَر و بال دادن به موضوع، خواستار مشارکت تهران در جنگ تجاوزکارانه مسکو علیه اکراین شدند.
تحلیل های اشتباه و دور از واقع خامنه ای از شرایط جهانی سالهاست که به طور مرتب تکرار می شود و هیچکس در ایران جرات زیر سوال بردن آن را ندارد. خامنه ای و قاسم سلیمانی نزدیک به دو دهه تلاش کردند شرارت های منطقه ای و جهانی جمهوری اسلامی را توسعه دهند و در این مسیر نقش دستگاه سیاست خارجی این رژیم را به یک نقش تدارکاتچی تنرل دادند؛ ثمره تلاش این دو نفر، دور شدن همسایگان ایران از این کشور و منفور شدن هرچه بیشتر این رژیم در عرصه جهانی،سقوط خیره کننده ارزش پول ملی و در نتیجه گسترش فقر و فلاکت مردم ایران بود.
رهبر جمهوری اسلامی در اشتباهی که حکایت از غفلت و ناآگاهی وی و مشاورانش از اوضاع جهانی دارد، اقدام پوتین در حمله به اکراین را پیشدستانه نامید و روزنامه های تحت اختیار او یعنی کیهان و جوان هم در تفاسیری آشفته تر مدعی شدند اگر روسها در حمله به اکراین پیش دستی نمی کردند، امریکا و ناتو به سراغ ایران می آمدند همچنانکه در جنگ سی و سه روزه لبنان، حزب الله پیشدستی کرد وگرنه ابتکار عمل را دشمنان جبهه مقاومت بدست می گرفتند!
با این اظهارات ومواضع، تکلیف جهانیان با موضع سردرگم ایران در جنگ اکراین مشخص گردید، تا پیش از این، جهان تصور می کرد ایران سیاست اعلام شده بیطرفی را مراعات می کند و حالا بعد از این اظهارات و مواضع و البته دو تصمیم خطرناک تر، رژیم جمهوری اسلامی در حال مشارکت با روسیه در تجاوز به اکراین است.
اما این دو تصمیم خطرناک کدامند؟
نخست تصمیم به دادن پهپادهای موسوم به شاهد 129 و شاهد 191 به روسها برای پیشبرد تجاوز نامشروع خود به اکراین و کشتار بیشتر مردم و غیرنظامیان اکراین است. پهپاد شاهد 129، قابلیت اجرای آتش و استفاده از بمب های ویرانگر هوشمند را دارد و بنا به ادعای سران نظامی جمهوری اسلامی می تواند تا 24 ساعت بی وقفه پرواز کند. شاهد 191 نیزپهپاد شناسایی است که روسها را در نبرد الکترونیک علیه اوکراین یاری می دهد.
تصمیم دوم برپایی دادگاه محاکمه اسرا و نظامیان اکراینی احتمالا در ایران، سوریه یا بولیوی است که تهران نیز ظاهرا به میزبانی از این فضاحت چراغ سبز مناسب نشان داده است. این تصمیم پس از آن اعلام شد که رئیس کمیته تحقیقات روسیه، 92 عضو نیروهای مسلح اکراین را متهم به جنایت علیه بشریت کرد و از سه کشور فوق به عنوان مکان برپایی احتمالی این دادگاه خبر داد. درواقع این دادگاه، مضحک به نظر می رسد وقتی بیشتر سران رژیم جمهوری اسلامی خود در مظان اتهام جنایت علیه بشریت هستند و نزدیک به نیم قرن است که دستشان به خون صدهاهزار ایرانی و غیرایرانی آلوده است.
استراتژی فریبکاری
رژیم تهران اما استاد ردگُم کنی و فریب دادن جامعه جهانی است. آنها می توانند به سرعت هرگونه همکاری نظامی با روسها در جنگ با اکراین را منکر شوند و با فریبکاری جامعه جهانی را گمراه کنند. استراتژی فریب 4 دهه به عنوان بنیان سیاست داخلی وخارجی رژیم جمهوری اسلامی بکارگرفته شده و با چاشنی دروغ و صحنه سازی کار خود را پیش برده بطوریکه آنها نزدیک به سه دهه است که اروپا و امریکا را با حربه ادامه مذاکره سرکارگذاشته اند و هر بار برای دور بعدی مذاکرات مذاکره می کنند و اکنون نیز در استانه رسیدن به سلاح هسته ای هستند.
رژیم مُلاها هنگام حضور نظامی در سوریه نیز با تظاهر به حضور مستشاری، کمک های نظامی خود در سرکوب خونین مردم سوریه را انکار می کرد.
این رژیم اکنون فاقد نیروی انسانی زُبده عملیاتی با هویت ایرانی است و استخوان بندی نیروهای عملیاتی برون مرزی آنها را مزدوران نیابتی شکل می دهد که در ازای دریافت پول مبادرت به آدمکشی و اجرای عملیات خرابکارانه به نفع منافع تهران در منطقه و جهان می کنند.
اکنون نیز رژیم ایران با ورود به عرصه تامین تسلیحات روسیه در جنگ اکراین، در تلاش برای تغییر موازنه جنگ به نفع مسکو است. تحلیلگران نظامی معتقدند حتی در صورت شروع یک جنگ تمام عیار بر ضد رژیم ایران، قرار نیست خود نیروهای ایرانی کار چندانی را صورت دهند، بلکه لشگر مزدوران این رژیم در یمن، عراق و لبنان با تجهیزات نظامی ایرانی حملات کور را از چند جهت آغاز خواهند کرد.
از همین رو بسیاری از ناظران می گویند پهپادهای ایرانی که حاصل مهندسی معکوس هستند ممکن است نتوانند کار چندان خاصی در صحنه نبرد اکراین صورت دهند.
از سوی دیگر رژیم جمهوری اسلامی توان تولید انبوه این پهپادها را ندارد واز سویی انبارهای تسلیحاتی این رژیم در سوریه به صورت مرتب بمباران می شوند اما به نظر می رسد عزم جدی حکومت ایران برای اعلام جنگ با اکراین واضح و روشن است.
با این حال نباید از نظر دور داشت که مواضع خامنه ای و سپاه پاسداران در جانبداری رسمی از روسها و تحویل حتی یک پهپاد و فشنگ به متحدان روس خود، مداخله و مشارکت این رژیم در جنگ روسیه تلقی خواهد شد و تبعات سنگینی باید برای آنها بهمراه داشته باشد.
قرارگرفتن رژیم جمهوری اسلامی در کنار حکومت های بدنام و متجاوز مثل روسیه، چندان دور از ذهن نیست. این رژیم تقریبا دو دهه قبل در محور شرارت اعلام شده از سوی جمهوریخواهان امریکا قرار داشت و امروز نه تنها ذره ای از این مسیر دور نشده که بساط شرارت ورزی خود را نیز بسط داده است. مقامات اکراین از جمله مشاور زلنسکی می گویند تظاهر تهران به بیطرفی در جنگ دروغی بیش نیست.
آنها معتقدند مشارکت و دستیاری ایران با روسها کمک به کشتار بیشتر اکراینی های بی دفاع و در نتیجه کمک به جنایت علیه بشریت است. در تهران اما یک شتابزدگی دیوانه وار بدون در نظرگرفتن منافع ملی نسبت به قرارداشتن در کنار روسیه دیده می شود که می تواند تبعات منفی برای مردم ایران به همراه داشته باشد. حتی پکن به عنوان قدرتی جهانی و همسو با مسکو چنین حمایت علنی که جمهوری اسلامی از روسیه در پیش گرفته را اتخاذ نکرده است.
حال سوال این است که چرا روسها می خواهند پای جمهوری اسلامی را به تله ای باز کنند که می تواند عواقب ویرانگری برای مردم تحت فشار ایران بهمراه داشته باشد؟
تحلیلگران می گویند بی تفاوتی و بی مسئولیتی رژیم تهران نسبت به مردم ایران و در واقع اهمیت نداشتن سرنوشت مردم از نظر آنها، نخستین دلیلی است که دست آنها را برای حمایت بی چون و چرا از روسها بدون درنظرگرفتن تبعات آن باز نگاه می دارد. دلیل دوم منشاء نظامی دارد. به باور تحلیلگران نظامی، ضعف روسها در عملیات های پهپادی در اکراین و فرسایشی شدن این جنگ موجب شد که آنها به دراختیار گرفتن پهپادهای ایرانی در عملیات تجاوزکارانه خود ابراز تمایل کنند.
دلیل سوم می تواند سیاسی باشد؛ روسها از رژیم جمهوری اسلامی استفاده ابزاری می کنند تا آنها را دربازی خطرناک ایجاد اخلال در نظم و امنیت بین المللی درگیر سازند و برای همین منظور ایران را بازیچه مطامع سیاسی خود کرده اند و حتی در حالی که خوب می دانند سران رژیم جمهوری اسلامی خود از متهمان جنایت علیه بشریت و جنایت علیه مردم خود و ملتهای منطقه و جهان هستند،تهران را کاندیدای برپایی دادگاه محاکمه اسرای اکراینی کرده اند.
به نظر می رسد با درنظرگرفتن سیاست قطعی رژیم جمهوری اسلامی در حمایت از دولت متجاوز روسیه در نبرد اکراین، تهران باید خود را برای پرداخت تاوان سنگین تر آماده کند چون در کنار دولتی قرارگرفته که در حال جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت است و این امر پرونده حکومت اسلامی ایران را سنگین تر می کند.
در مجموع، با توجه به وابستگی خامنه ای به پدرخوانده خود ولادیمیر پوتین که تحلیل گران سیاسی از ان به عشق یکطرفه یاد می کنند، چنین می توان گفت که ایران با سیاست نزدیکی هر چه بیشتر به مسکو در حال حرکت است و شدت این وابستگی به حدی است که تهران در انتخاب بین احیای برجام و اجرای سیاست های مسکو، همسو شدن با مسکو را ترجیح خواهد داد.