ترمیم خرابیهای قرارداد هستهای ایران
برنامهی اقدام مشترک جامع (برجام) که میان پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل بعلاوه آلمان، با ایران منعقد شد، همچنان مناقشهبرانگیز، بالقوه خطرناک است. در طول کمپین انتخاباتی، دونالد ترامپ رئیس جمهور منتخب تعهد کرد این قرارداد را فسخ کند. بدون شک حق با ترامپ است هنگامی که میگوید برجام نقائص عمیق دارد، و نتوانسته است به آنچه در ابتدا قرار بود، تبدیل بشود؛ و نیز از سوی هیچ یک از دو حزب امضا نشد. با این وجود، از سوی تمام طرفهای قرارداد تعهدی عظیم به اجرای مفاد و جدول زمانی آن به عهده گرفته شده است تا آنچه از آن انتظار میرفت بهجای آورده شود. با این وجود سؤالهای بسیاری به ذهن متبادر میشود، از جمله، از کدام از طرفهای قرارداد چه دستاوردها – و چه زیانهایی – از این قرارداد دارند، و ضروری است که رئیس جمهوری آتی گامهای لازم را برای تقویت نظارت بر اجرای آن بردارد، و پیام تازهای از قاطعیت را به گوش ایران برساند.
نارساییهای برجام
بدون اینکه زیاد وارد جزئیات بشویم، و با در نظر گرفتن شهرت ایران به عدم انجام تعهدات (که آژانس بینالمللی انرژی اتمی در خصوص پیماننامه عدم گسترش تسلیحات هستهای نیز اذعان کرده)، نارساییهای اساسی قرارداد از این جملهاند:
1. بندهای «غروبی» که جدول زمانی ختم محدودیتها را تنظیم میکند و در ده تا پانزده سال آینده به ایران امکان میدهد با تمام توان و سیستم مؤثرتر غنیسازی اورانیوم کار خود را از سر بگیرد، و سوخت مصرفشدهی رآکتورهای هستهای را برای تولید پلوتونیوم بازیابی کند (البته با بعضی محدودیتها) که هر کدام به تنهایی میتواند به عنوان مؤلفهی اساسی سلاح هستهای استفاده شود. به این ترتیب زمان برای اقدام«جهشی» آتی بسیار نزدیک خواهد بود.
2. مقررات ناکافی و ضعیف برای بازرسی تأسیسات نظامی که مشکوک به فعالیتهای مبنی بر اختفای سیستمهای تولید و توسعهی مواد انفجاریاند.
3. عدم مقررات قانونی برای جستجوی تأسیسات مخفی، از جمله آنها که از سوی عوامل امنیتی کشف نشدهاند اما در هر حال ممکن است که وجود داشتهباشند و خطری بالقوه به شمار آیند.
4. در سطحی گستردهتر، برجام به برنامهی هستهای ایران مشروعیت میبخشد. حتی با وجود محدودیت ۳۰۰ کیلوگرمی بر ذخیرهی اورانیوم غنیسازیشده، ایران همچنان اقدام به غنیسازی میکند اگرچه مقادیر اضافی را از بین میبرد. از این گذشته، ایران از سوی پرزیدنت اوباما تشویق شده که در طول ۱۰ تا ۱۵ سال زیرساختهای ضروری هستهای را تهیه کند.
5. و در نهایت، برجام شامل ابعاد احتمالی نظامی برنامهی هستهای ایران در چارچوب این قرارداد نشد، و قرار شد که این بخش را تحقیقات آژانس در نیمهی دوم ۲۰۱۵ به انجام برساند. و زمانی که آژانس در اوایل ماه مارس بیانیهی نهایی خود در خصوص فعالیتهای پیشین ایران منتشر کرد، همهی طرفهای درگیر، برای اجرایی شدن قرارداد در نیمهی ژانویهی ۲۰۱۶ شتاب کردند و گزارش به سرعت به کناری نهادی شد.
در طول مذاکرات، ایران مصرانه برای حفظ زیرساختهای هستهای خود کوشید، و موفق شد توانایی «جهش» هستهای خود را حفظ کند. در واقع، با وجود قصد اولیهی ایشان به از میان بردن برنامهی هستهای ایران، قدرتهای پنج + یک با جایگزینی یک هدف بیرمق موافقت کرد: یعنی احتمال تولید تسلیحات هستهای را از مدت زمان تخمینی ۲ تا ۳ ماهه به یک سال رساند. اما هنگامی که قرارداد منقضی شود، مهلت تولید نیز دوباره به دو ماه یا کمتر تقلیل خواهد یافت. و با وجود امکان بالقوهی تولید استخوانبندی ابزار منفجرهی هستهای، خود این ابزار، و یک کلاهک هستهای که به سامانهی پیشرفتهی آن سوار شود، ایران قادر خواهد بود در زمانی کوتاه تبدیل به دولتی هستهای بشود.
چه میتوان کرد؟
از زمان اعلام قرارداد در ژوئیهی گذشته، بزرگترین مشکل، تلاش ایران برای آزمودن برخوردهای احتمالی قدرتهای پنج بعلاوهی یک بوده، و بهویژه ایالات متحده، بودهاست به این معنی که به اقدامات گوناگونی دست زده، نظیر آزمونهای غیرقانونی هستهای و همکاری با روسیه در سوریه برای حفاظت از رژیم اسد. همچنین ایران دو بار از مقدار مجاز ذخیرهی آب سنگین که در قرارداد ذکر شده، فرا رفت، و کوشید فناوریها و قطعاتی را با ابزار هستهای تولید کند. به جای برخورد با ایران در خصوص این موارد، دولت اوباما ترجیح داد چشم خود را به روی رفتار ایران ببندد، و همهی این موارد را بیاهمیت و جزئی نامید.
با این ترتیب، اولین وظیفهی دولت تازه تغییر رفتار، و برخوردی قاطعتر با فعالیتهای ایران است، که به نظر میآید ترامپ، رئیس جمهور منتخب، مصمم به چنین رویکردی است. از این گذشته، به عنوان رهبر انجمن پنج + یک، ایالات متحده میبایست برداشت معمول در مقابل فعالیتهای هستهای تسلیحاتی ایران در گذشته را تغییر دهد. اگرچه مقامات مسؤول گفتهاند که این امری با اهمیت نیست، و ترجیح دادهاند که چشم به آینده داشتهباشند، این برخورد باعث شدهاست ایران در رابطه با مسألهای هستهای چهرهای معصوم به خود بگیرد. یادآوری این موضوع به ایران که در دههای گذشته این کشور برای توسعهی تواناییهای هستهای خود، با نقض آشکار پیماننامهی عدم گسترش سلاحهای هستهای کوشیدهاست، یکی از راههای واداشتن ایران به مسؤولیتپذیری است. بنا به همان، ایران قابل اعتماد نیست، حتی در حد تخطیهای جزئی از مفاد برجام. این مهم میبایست ایالات متحده را به تشدید اقدام برای جمعآوری اطلاعات محرمانه در ایران و ردگیری اقدامات خلاف، و بخصوص با همکاری متحدان خود، ترغیب کند.
بازگردیم به خود قرارداد، بازرسان آژانس، هیأت دبیران، نهادهای قانونگزار آن میبایست ترغیب شوند که وظایف خود را به طور کامل و بایسته انجام دهند و در برابر ایران عقبنشینی نکنند تا حساسیت این وضعیت در آینده تشدید نشود. علاوه بر این، کمیسیون مشترک برجام، و مقامات ایالات متحده می بایست نظارتی شدید بر اقدامات ایران داشته باشند و اطمینان حاصل شود که همهی برنامههای ضروری در این چارچوب به شکل مناسب به اجرا در میآید و چیزی از نظر نمیافتد، و نتایج آن به درستی بررسی و تحلیل میشود. در صورتی که عدم تداوم دیدهشود، به موقع با آن برخورد شود. نظارت بر قرارداد هستهای نیز میبایست با توجه به نقض احتمالی تدارکات برجام، بسیار جدی گرفتهشود.
متن کامل را در لینک زیر مشاهده کنید
http://www.timesofisrael.com/repairing-the-iran-nuclear-deals-damage/