توافق مجدد اتمی با رژیمی دروغگو و پنهانکار را متوقف کنید
این روزها بحث توافق قریب الوقوع جمهوری اسلامی با غرب زیر عنوان برجام در کانون توجه محافل سیاسی و رسانه ای قرار دارد. واشنگتن و تهران اکنون کارشان از مذاکره حضوری و نیابتی به نامه نگاری رسیده است. یک طرف ماجرا طی نامه ای پیشنهادات خود را می دهد و طرف دیگرمی گوید در حال بررسی و پاسخ هستیم! اکنون جامعه جهانی با این پرسش روبروست که عاقبت این مذاکرات و با الفرض توافق با رژیم تهران چه خواهد شد؟ در بدوامر به نظر می رسد جدای از مسائل فنی مرتبط با جریان مذاکرات، عزم و نیت پنهان تهران برای فریب طرفهای مذاکره از اهمیت دوچندانی برخوردار است. بسیاری معتقدند توافق احتمالی برجام بر اساس یک رشته دروغ استوار خواهد بود، دروغ هایی که تهران از 4 دهه گذشته تاکنون آنها را به شکل های مختلف تکرار کرده بطوریکه این دروغها تا مدتها برای خود غرب هم جنبه باور پذیری پیدا کرده بود، مثلا در موضوع فتوای آیت الله خامنه ای مبنی بر حرام بودن استفاده از سلاح هسته ای، این دروغ به قدری ماهرانه و اخلاقی طراحی شده بود که تا مدتها غربی ها را تحت تاثیر قرارداده بود اما سرانجام دوزاری آنها افتاد و مشخص شد که پیشرفت خارق العاده و شتابان برنامه هسته ای ایران مقصود خاص دیگری دارد.
از اورانیوم های غیب شده چیزی نپرسید
تهران در موضوع رسیدن به توافق بهانه جویی می کند؛ یک بار مساله حذف نام سپاه از لیست تروریستی را مطرح می کند و بار دیگربحث دریافت غرامت از امریکا و اکنون هم بحث پادمانی سه مکان مشکوک هسته ای خود را مطرح کرده و حتی ابراهیم رئیسی رئیس دولت ایران آن را به عنوان یک مانع بر سر راه توافق اعلام داشته است. برخی تحلیلگران نزدیک به اپوزیسیون در تبعید ایران می گویند جمهوری اسلامی به دنبال وقت کُشی و بازی دادن جامعه جهانی است تا زمانی که به مرحله ساخت سلاح هسته ای برسد. دوربین های آژانس مدتهاست که خاموش شده اند و در این مدت خدا می داند که آنها تا کجاها پیش رفته اند.
موضوع بسیار جالبی که اکنون تهران مطرح کرده و آن را مانع حصول توافق دانسته بسیار مشکوک و خطرناک است؛ و آن درخواست مختومه شدن مسائل پادمانی ایران است که توضیح روشنتر و واضح آن این است: تهران نمی خواهد به این سوال پاسخ دهد که منشاء اورانیوم کشفشده در سایتهای اعلامنشده اش چیست. اکنون آنها می گویند این سوالات را نادیده بگیرید و پرونده آن را ببندید! اما سوال این است که چرا ایران نمی خواهد روشنگری کند؟
داستان از این قرار است که بازرسان آژانس سه محل «مشکوک» را در ایران شناسایی کردهاند که یک مورد آن در مریوان، یک مورد در تورقوزآباد در حومه تهران، و یک مورد نیز در ورامین است که این دو سایت اخیر احتمالا با هدف از بین بردن رد اورانیوم تخریب شدهاند. تهران قبلا مدعی شده بود که این اتفاق کار عوامل خارجی است و اکنون می گوید بهتر است پرونده آن بسته شود! حالا سوال واضح تر که کسی جرات پرسیدن آن را ندارد این است: آیا همان اورانیوم های مشکوک در گوشه ای دیگر و دور از نظارت، دارد صرف ساختن سلاح هسته ای می شود؟
هم خر را می خواهند هم خرما
به نظر می رسد ملاها از اشتیاق امریکا و اروپا برای رسیدن به توافق دارند نهایت استفاده را می برند و تله ای را مهیا کرده اند که از طریق آن هم به سلاح هسته ای برسند و هم غربی ها را مجبور به امضای توافقی عقیم کنند که آنها را به میلیاردها دلار پول برای توسعه طلبی برساند. این یعنی آنها هم خر را می خواهند هم خرما را! در واقع فرمول مطلوب جمهوری اسلامی این است: 1- کاری به اورانیوم های غیب شده مشکل ساز نداشته باشید.2 – همه تحریم ها را قبل از توافق لغو کنید. 3- درباره اقدامات هسته ای ما سوال نکنید. در این حالت، آنها حاضر نیستند هیچ امتیازی بدهند اما کل امتیازها را یکجا می خواهند.
اعتراف به شرارت!
طی چند ماه اخیر تعدادی از مسئولان رسمی فعلی و پیشین جمهوری اسلامی به تلاش برای دستیابی به سلاح هستهای اذعان کرده یا حرکت در مسیر داشتن آن را حق نظام اسلامی ولایت فقیه دانسته اند. علی مطهری از نمایندگان سابق مجلس و از خویشاوندان علی لاریجانی رییس اسبق مجلس جمهوری اسلامی چندی قبل اذعان کرد که جمهوری اسلامی از همان ابتدا قصد ساخت سلاح هسته ای را داشت که با افشای آن، این برنامه ناکام شد. او در عین حال با اشاره به حرکت ایران به سمت غنی سازی در بدو امر تصریح کرد: طبعا کشوری که دنبال فعالیت صلح آمیز باشد ابتدا سراغ ساخت رآکتور می رود نه غنی سازی که ما دنبال آن بودیم.
شمخانی از دیگر مسئولان عالی رتبه نظام جمهوری اسلامی است که او هم اخیرا اذعان کرد که توانمندی هسته ای ایران باید همچون شمشیر داموکلس بالای سر عهدشکنان باشد تا تعهدات شان را اجرا کنند. در این میان، محمد اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران نیز ضمن متهم کردن آژانس بین المللی انرژی اتمی به زیاده خواهی گفته «درصورتی که توافق بشود ما فقط به آنها اطلاع رسانی خواهیم کرد که مثلا چه میزان مواد هسته ای را چه کار خواهیم کرد چون طبق مصوبه مجلس ایران نظارت آژانس حداقلی است» و این یعنی فقط درباره کاری که می خواهیم انجام دهیم اطلاع رسانی خواهیم کرد.
همچنین، به کرات طی ماههای اخیر چند عضو پارلمان ایران و رئیس سابق سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی تاکید کرده اند که دنبال ساخت سلاح هسته ای بوده و خواهند بود. فریدون عباسی عضو فعلی کمیسیون انرژی مجلس جمهوری اسلامی و رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی اخیرا به باج گیری از غرب با « پلوتونیوم » تاکید کرده و گفته باید غربی ها را با پلوتونیوم خودمان بترسانیم. نکته بسیار جالب در اظهارات او این است که می گوید: اورانیوم غنی شده ما نباید در سطح ۶۰ درصد باشد باید بالای ۹۰ درصد غنی سازی کنیم هم برای تحقیقات علمی هم برای ساخت سوخت پیشرانهای هستهای برای زیردریاییها.» او حتی می گوید اینها را باید علنی و تحت نظارت آژانس انجام بدهیم یعنی فقط به آنها اطلاع رسانی شود چون همینکه اطلاع داده شود، نشانه صداقت ورزی است !
کمال خرازی رئیس شورای راهبردی روابط خارجی جمهوری اسلامی که مستقیم زیر نظر رهبر ایران فعالیت می کند هم چندی قبل اذعان کرد که توانستیم فقط در عرض چند روز غنیسازی اورانیوم را از ۲۰ درصد به ۶۰ درصد برسانیم و به راحتی میتوانیم آن را تا ۹۰ درصد هم برسانیم. اکنون نیز ابراهیم رئیسی رئیس دولت ایران که از او بیشتر با عنوان سخنگوی رهبر نظام یاد می شود و اساسا فردی فاقد قوه تحلیل و ارزیابی فردی است، گفته باید پرونده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی بسته شود تا بتوانیم به سمت توافق حرکت کنیم.
استراتژی ایران برای روز مبادا
آنگونه که تحلیلگران با استناد به شنیده ها از محافل داخلی ایران می گویند استراتژی جمهوری اسلامی این است که با توجه به احتمال روی کار آمده یک جمهوریخواه در انتخابات ریاست جمهوری دو سال آینده امریکا به سلاح هسته ای دست پیدا کنند تا موازنه را به نفع خود تغییر دهند و سایه تهدید را از سر خود دور کنند. حال این سوال پیش می آید که توافق با ایران چه منافعی برای جامعه جهانی دارد؟ اگر درست دقت کنیم جمهوری اسلامی اکنون توان فنی ساخت سلاح هسته ای را در اختیار دارد، درباره اورانیوم های مشکوک هم که حاضر به توضیح دادن نیستند و تمام منافع اقتصادی حاصل از توافق که پول هنگفتی را نصیب آنها می کند را نیز می خواهند. به باور بسیاری از تحلیلگران،توافق برجام 2 با ایران، هسته ای شدن جمهوری اسلامی را تسریع خواهد کرد و با آزاد شدن انبوه پول های مسدود شده ایران، منطقه خاورمیانه با بی سابقه ترین هرج و مرج تاریخ روبرو خواهد شد که می تواند صلح مسلح را قربانی یک نزاع فراگیر کند.
به نظر می رسد این توافق ضعیف و شکننده هیچ کف و سوت و هورایی را نصیب دولت بایدن و دموکراتها نخواهد کرد و آنها بعدها مجبور خواهند شد دلایل قوی مشابه آنچه درباره خروج عجولانه از افغانستان بیان کردند را در باره توافق فاجعه بار با ایران، مطرح سازند چرا که به نظر می رسد این یک بازی برد- باخت به نفع تهران است که به ملاها پول زیاد و همه آنچه که می خواهند را می دهد و در عوض امنیت و ثباتی برای هیچ نقطه جهان در پی ندارد. بر همین اساس و با توجه به اظهارات و اعترافات نظام و مقامات رسمی جمهوری اسلامی، به نظر می رسد پنهانکاری و فریب، جزو ذات این رژیم بوده و آنها در واقع نقش دیو و شیطان را دارند که هرلحظه می توانند خلاف وعده های خود عمل کرده یا در خفا نیات شریرانه خود را پیش ببرند.