جشن نوروز خانواده من در اسرائیل
بیست وهفت سال و اندی در اسرائیلم، بسیار راضی و خوشوقتم، همسر خوب، پنج فرزند زیبا و موفق (دو فرزند بزرگم: شارلوت و فرشاد زاده ایران هستند)، خانواده ام تمام دنیای من هستند ولی… ولی نمیدانم چه عنصری در آب و خاک ایران است که در وجود اکثر ما ایرانیانی زاده ها رخنه کرده، در عمق وجودمان دوستدار ایران هستیم و به ایرانی بودنمان افتخار میکنیم. این مورد مصداق دارد در مورد ایرانیان ساکن سایر کشورهای دنیا که ایرانی و ایرانی زاده، نوروز را جشن میگیرند، شاید به این دلیل که جشن نوروز از کهنترین جشنهای ایرانی است. قدمت نوروز به زمانهایی پیش از شکل گیری ایران و قبل از دوران هخامنشیان بر می گردد و نسل به نسل منتقل شده است و جای بسی شادمانی است که هیچ موردی نتوانسته بر پاکی و اصالت این جشن باستانی خدشه ای وارد کند.
پس اشتباه نکردم. وارد خون ما شده از طریق خاک و آب… و شاید دلیل مهمتر اینکه نوروز نمادی از پیروزی نیکی و پاکی است، نشانه شروع زندگی، بیدار شدن زمین، سبزه ها، گلها و درختهاست.
در اولین سالهای مهاجرتم به سرزمین مقدس اسرائیل بدلیل مشغول بودن به یاد گیری و آموختن فرهنگ جدید و غریب از رسومی که در آن زاده و بزرگ شده بودم نمیتوانستم مراسم جشن نوروز را بجا بیاورم ولی با گذشت زمان و پشت سر گذاشتن مراحل نه چندان آسان… و دوران خوگیری به زندگی جدید البته هیچ شکایتی نیست و بلعکس برایم جای بسی خوشوقتی است که به کشور مقدس اسرائیل مهاجرت کردم و فرزندانم در این کشور تحصیل می کنند.
تهیه وتدارک برای بجا آوردن مراسم سنتی ایرانی و از همه مهمتر به جا آوردن رسم و رسوم زیبای جشن نوروز… از قبیل سبز کردن سبزه عدس، ماش، گندم و شاهی دور کوزه از دو هفته پیش از تحویل سال و خرید ماهی قرمز که معمولأ تا مدت بسیار طولانی هم ماهیها مهمان ما هستند و اعضای خانواده با علاقه و خرسندی از آنها نگهداری میکنند.
فرزندانم بخوبی عادت کردهاند… منتظر خوان نوروزی هستند (سفره هفت سین)، که از چند روز پیش تدارکات آخرین را به پایان می برم.

از شروع ماه اسفند روز شماری میکنم برای رسیدن جشن نوروز و جشن بهاری، یکی از دلایل را میتوانم اعتراف بکنم که با ماههای فصل زمستان چندان میانه دوستانه و روابط حسنه ای ندارم.
سفره هفت سین در مرکز خانه تا پایان ۱۳ روز جشن بهاری بر قرار است و با دیدنش هر بار، افتخار به محل زادگاهم، به رسوم و فرهنگی که در آن تربیت شدم، به شعر، موسیقی و ادبیات غنی ایرانی .
علی ایوحال زندگی در سرزمین موعود و اجرای مراسم نوروزی یکی از بهترین و زیباترین مواردی است که مرا وادار میکند که دستانم را به سوی خدا بلند بکنم و از او طلب کنم که مرزهای بین کشورها تبدیل به باغهای پر از گل دوستی و بجای سیاستمداران، شاعران و موسیقیدانان بر رأس دولتها قرار گیرند .