ره آورد حضور 43 سال حکومت اسلامی در عرصه ورزش ایران: بیش از 61 تن از قهرمانان ورزشکار پناهنده شدند
بخوبی بیاد دارم بازیهای آسیایی که در ایران برگزار شد وهمه ما ایرانیان جلوی تلویزیون میخکوب بودیم. حتی اسامی ورزشکارانی که در آن مسابقات شرکت داشتند واز طرف دولت پشتیبانی وتمجید میشدند را هنوز بخاطر دارم.
اما اکنون در نظام استبدادی و دیکتاتوری ایران، بیش از 61 تن از ورزشکاران بنام ایران در رشته های مختلف ورزشی از جمله بوکس، تکواندو، کاراته، شنا، بستکبال، کشتی، قایقرانی، تیروکمان، جودو، شطرنج و… پناهنده کشورهای اروپایی و آمریکا شدند.
در سالهای اخیر شمار زیادی از ورزشکاران ایرانی پس از اعزام به مسابقات بینالمللی به دلیل فشارها از جمله مسابقه ندادن با حریفان اسرائیلی، عدم رسیدگیها و تهدید و فساد در فدراسیونهای ورزشی جمهوری اسلامی از بازگشت به ایران خودداری کردند.
در ایران پناهندگی ورزشکاران سرشناس و نامدار با همان روزهای اول انقلاب اجباری آغاز شد و برخی از آنان ترجیح دادند قید شهرت و کار حرفهای در ایران را زده و در کشورهای دیگری ساکن شوند. اما در دهه شصت شمسی، جمهوری اسلامی که از پناهندگی ورزشکارهایش هراس داشت، میکوشید با اعزام ماموران متعدد حراست، جزییترین تحرکات ورزشکاراناش در اردوها یا مسابقات بینالمللی را در کنترل داشته باشد. اگرچه در آن دوران هم ورزشکارانی توانستند از اردو گریخته و از کشور میزبان درخواست پناهندگی کنند.
پس از جنگ ایران و عراق و بازتر شدن فضای سیاسی و اجتماعی، مقامات حکومتی در ایران تصمیم گرفتند حضور پررنگتری در عرصههای جهانی ورزش داشته باشند و به تدریج پای زنان ورزشکار ایرانی به مسابقات جهانی بیش از پیش گشوده شد. در دهههای هفتاد و هشتاد شمسی، همچنان گهگاه ورزشکارانی از اردوهای ایران درخواست پناهندگی میکردند و همراه تیم کشورشان به وطن بازنمیگشتند. اما به نظر میرسد از ابتدای دهه نود این روند شتابی تند به خود گرفته است و در این بین شمار زنانی که قصد دارند از قید و بند ساختار موجود رهایی یابند رو به افزایش است.
برخی از این ورزشکاران، توان این را داشتهاند که از کشور خارج شده و در کشور دیگری درخواست پناهندگیشان را ثبت کنند، اما در کنار آن ورزشکارانی که امکان مهاجرت آسان را ندارند و تحت فشارهای حکومتی و حتی خانوادگی قرار دارند، ترجیح میدهند پس از حضور در رقابتهای رسمی و در قالب تیمهای ملی یا باشگاهی، مسیر مهاجرت را از طریق ثبت پناهندگی در کشور میزبان طی کنند.
عوامل متعددی در افزایش تمایل به پناهنده شدن وجود دارد که از جمله آنها میتوان به تمرکز ثروت و دستمزد در فوتبال و محرومیت مالی اغلب رشتههای ورزشی، محدودیت شدید و الزام حجاب برای زنان، سیاسی کردن ورزش و ممنوعیت مسابقه با ورزشکاران برخی از کشورها همچون اسرائیل، و نبود امکانات زیرساختی برای رسیدن به حداکثر موفقیتهای ورزشی و فشارهای سیاسی و اجتماعی در کشور اشاره کرد.
در مورد ورزش زنان، عدم پخش مسابقات آنها از تلویزیون یکی از مهمترین عوامل ضعف ساختاری در تشکیلات و تدارکات آنهاست. پخش مسابقات میتواند اسپانسرها را ترغیب به سرمایهگذاری در ورزش زنان کند که این اتفاق در حال حاضر با توجه به ممنوعیتها میسر نیست و همین نبود سرمایه، ضربه بزرگی به ورزش نیمی از جامعه ایران زده است.
حکومت ایران اغلب سعی میکند ورزشکارانی را که پناهنده می شوند متهم به بیعلاقگی به کشور و مردم ایران کند؛ اتهامی که بسیاری از مردم ایران آن را نمیپذیرند.
چند ماهی است که با یکی از ورزشکاران ایرانی که مجبور به ترک ایران شده آشنا شده ام. وی در باره علت پناهندگی اش می گویند که ورزشکار بودن برای مقامات کشور مهم نیست. آنها ورزشکار را بَرده میخواهند. اولویت با کسانی است که پیرو نظام باشند. از مسئول تا ورزشکار، همه باید باجِ خودشان را به نظام بدهند وگرنه طرد میشوند.
او تاکید می کند که زن، زندگی و آزادی را با تمام وجود پاس میدارم و به آن ایمان دارم و هر جا که باشم با پرچم وطن ام ایران سربلند و ایران پر افتخارم و این شعار ملی به میدان مبارزه خواهم برد. یکی از آرزوهایم در کنار آزادی ایران از دست حکومت اسلامی و ضحاک زمانه، خامنه ای دیکتاتور، آرزوی مسابقه با قهرمانان اسرائیلی در خاک اسرائیل است. همانطور که خبر دارد، حکومت اسلامی ایران به شدت از ارتباط ما با مردم اسرائیل و بویژه ورزشکاران اسرائیل هراس دارد اما ما، نه هراس داریم و نه واهمه و نه مردم این کشور را دشمن خود می دانیم.
او افزود: آرزو دارم بزودی زود در خاک اسرائیل مسابقه بدهم، و پرچم شیر و خورشید ایران، این میراث نیاکان ایران زمین را در کنار پرچم اسرائیل با هدف دوستی، صلح به اهتزاز در آورم. خوشبختانه مقدمات کاربرای مسابقه در اسرائیل، آماده است و زمان آن بزودی مشخص خواهد شد.
ورزشکار ایرانی دیگری که در دیار غربت پناهجو است می گوید که هیچکدام از ما دوست نداریم که سرگردان کشورهای دیگر شویم. ولی شما می بینید که این حکومت اسلامی ایران به هیچکس رحم نمی کند، حتی به زنان و کودکان و مردم بی دفاع. من هم مانند دیگر ورزشکاران ایرانی به علت فشار و تهدیدات عناصر حکومتی و ممانعت از آزادی و اختیار ورزشکاران ایرانی و همچنین تبعیض و فساد در مسابقات بین المللی و عدم برگزاری مسابقه با ورزشکاران اسرائیلی به ناچار به اروپا آمدم. او با اشاره به نقش مهم ورزشکاران در حمایت از جنبش و انقلاب ایران گفت: در اینجا هم به مبارزه خود علیه این حکومت دیکتاتوری ادامه می دهیم و امید داریم روزی به ایران باز گردیم.