اسرائیل میرود که کشوری مافیایی شود
چند سوال دارم از شای نیتزان، دادستان کل کشور.
آقای نیتزان، به چه دلیل برای مطالعهی یک پروندهی دهبرگی علیه منی نفتالی دو سال طول دادید؟ چرا دو سال طول دادید تا جملهی سادهی «شواهدی بر ادعای شاکی علیه نفتالی در دست نیست» را به زبان بیاورید، بهخصوص وقتی از اول میدانید که شواهدی در تصدیق ادعای شاکی در دست نیست؟
بگویید چرا، بر خلاف آن یکی، این بار فقط سه روز طول کشید – شنبه را هم حساب کنید – که شما و رفقایتان در دادستانی کشور، پروندهی عظیم فسادی شامل دهها جعبه پر از مدارک که رافی فوتم و شوکی میشول در افشای مفاسد ادارهی مالیات، مقامات بلندپایهی مجریه و دادستانی گرد آوردهاند را بررسی کرده و پرونده را مختومه اعلام کنید؟
آقای نیتزان، چطور شد که یککاره سر این پرونده با کفایت و سرعت عمل کردید؟
البته، در واقع، خیلی هم عجیب نیست. هر چه نباشد، پای کارکنان دادستانی اگر در میان باشد، بهخصوص دادستان کل پیشین روت دیوید، شما هرگز مدرک نخواهید یافت. پرونده پیش از آن که باز شود، بسته میشود. برای این که یک قانون داریم برای دادستانی و یک قانون دیگر برای افشاگرهای دادستانی.
اگر قرار باشد به پروندهی کسانی مانند منی نفتالی، افشاگر فساد، رسیدگی کنند، سالها طول میکشند تا اعلام مدرکی علیه وی یافت نشد، و در تمام این سالها او را بر آتشی نشسته و آهسته کباب میشود. و تنها وقتی که دارد آخرین نفسها را میکشد یکی به خود زحمت میدهد بیاید بگوید «ببخشید، مدرکی پیدا نکردیم. ببخشید، اشتباه کرده بودیم».
تخصص من در پروندهی افشاگران فساد است و متأسفانه باید بگویم منی، تنها مورد چنین پروندههایی نیست. افشاگران فساد در کشور اسرائيل، شانس این را ندارند که تحت محافظت باشند. آبرویشان میرود، محاکمه میشوند، طرد میشوند؛ از کار اخراج میشوند، در محل کار مورد حملههای فیزیکی و کلامی قرار میگیرند. بعضیها سلامت خود را از دست میدهند، زندگی زناشویی بعضی از هم میپاشد، بعضیها به خودکشی کشانده میشوند.
در هفتههای اخیر شاهد بودیم که رفاه عمومی کشور بار دیگر به خطر افتاده است. این بار مسائل امنیتی و اقتصادی نیستند که سومین اضمحلال را به سر ملت اسرائیل میآورند. «معبد مقدس سوم» در اورشلیم به دلایل اخلاقی واژگون خواهد شد، به دلیل فسادی که ارزشها و همبستگیهایی که کشور اسرائیل بر آن اساس بنیان شد را از درون خالی میکند.
معبد سوم به دلیل سقوط سیستم حقوقی و نهادهای مجری قانون واژگون خواهد شد، به دلیل آسیبهای مداوم به دیوان عالی.
اگر با دقت گوش فرا دهید، صدای موریانههای فساد را میشنوید که ستونهای پایه را از درون میجوند تا خانه از پایبست ویران شود. این چند هفتهای اخیر به ما آموخت که حرف از یک مورد منفرد نیست، بلکه بحث بر سر طوفان پلیدی است در دریایی از فساد که میرود تا کشور اسرائیل را به زانو در آورد.
این دیگر دوستگماری کاپیتالسیتی نیست. این دیگر مسالهی یک روزنامه که میخواهد بازار را قبضه کند، نیست. حتی مسألهی غولها و هرمهای قدرت که به سرمایهی عمومی دستاندازی میکنند، نیست. این جنایت سازماندهی شده است؛ باندهای جنائی و مافیای اسرائیلی است که دارد کنترل دولت محلی را به دست میگیرد و از آنجا کنترل دولت مرکزی و سپس مراکز فرماندهی جامعهی اسرائیلی را به دست خواهد گرفت. اینبار، مساله، مسالهی کاپیتالیسم مافیایی است.
باید این را بدانید که مسأله فقط بنیامین نتانیاهو نیست. بیبی فقط نشانهی این بیماری جدی است که دامنگیر اسرائیل شده است. بیبی بازیگر این نمایش است، اما ببینید چقدر بازیگر دیگر بر این صحنه ایستادهاند:
فقط در هفتهی گذشته، مورد دیوید بیتان رئیس احزاب ائتلافی حزب لیکود و نمایندهی کنست، داو تزور شهردار ریشون لزیون، شیمعون سوسان از شورای منطقهی «مودیعین»، و پانزده تن دیگر را داشتیم.
هفتهی پیش از آن، وکلا، دیوید شیمرون و ایتسحاک مولخو، تجار، میکی گانور، آرنون میلخان و جیمز پکر، ژنرال الیزر ماروم، آوریئل بار-یوسف، آری هارو، و یک پانزده نفر دیگر.
پیش از آن، وزیر پیشین گردشگری استاس ویزژنیکوف و وزیر پیشین کشور فاینا کریشنبام و پانزده نفر دیگر.
پیش از آن، اولمرت، باراک، و شارون، و ایتسخاک هرتزوگ، و کاتزاو، سیگیف، و هیرشسون، و هنگبی، دری، و باز دری، و یائیر لیوی، و فوآد بن الیزر، و افوفر هوگی، و بنیزری، و پینچاسی، و یائیر لیوی، یائیر پرز، و عمری شارون، و نائومی بلومنتال. و دهها تن از نمایندگان کنست و دهها تن از شهرداران که دیگر حتی توان شمردنشان را ندارم. متأسفانه این لیست، پایانناپذیر است.
همین هفتهی گذشته، درست زیر دماغمان، موردی افشا شد از ۱۰۰ میلیون شکل که از وزارت دفاع و نیروی دفاعی به سرقت رفته بود، با وجود این آسمان به زمین نیامد. ما عادت کردهایم بپذیریم که فساد به سادگی بیماری همهگیر سیستم دفاعی است. وقتی ماجرای رسوایی هارپز در نیروی دفاعی به سرمان آمد، باز هم آسمان به زمین نیامد. حالا داریم ماجرای رسوایی زیردریایی را از سر میگذارنیم، و آسمان به زمین نیامده است. متأسفانه دیگر حساسیت خود را از دست دادهایم.
اما وقتی همهی این نقشآفرینان را میبینید که در نمایش هولناک فساد بر صحنه ایستادهاند آنوقت است که میفهمید این خانه دچار بیماری است؛ بیماری بدخیم فساد. تازه میفهمید که مسألهی جناح راست یا جناح چپ سیاسی نیست. مسألهی اشکنازی و شرقی نیست. مسألهی عرب و یهود نیست، حتی مسالهی مرد و زن نیست.
تازه میفهمید که این مسالهای همگانی. هیچکس از این بیماری مرگبار جان نبرده است.
تنها وقتی همه بپذیرند که ما همه مبتلا شدهایم، شانس این را خواهیم یافت که به عنوان یک جامعه، شفا یابیم. تنها وقتی همه بفهمند که مرد و زن راست به اندازهی مرد و زن چپ آلودهاند قادر خواهیم بود از مرگ جامعهی خود جلوگیری کنیم. اگر به انکار این بیماری بدخیم ادامه دهیم، کارمان ساخته است.
کنست در آستانهی تصویب لایحهی توصیه است، قانونی که بر مبنای آن، در پایان تحقیقات خود، پلیس از توصیهی صدور پیگرد قانونی منع میشود. این قانون، فاسد است. حق مردم به اطلاع از اعمال خلافی که مقامات منتخب مرتکب میشوند را زیر پا میگذارد، و با توجه به فهرست بالا، اعمال زیادی از سوی شمار زیادی از مقامات منتخب از چشم عموم پنهان میماند.
این قانون فاسد است زیرا شخصمحور است، به سود یک عدهی انگشتشمار طراحی شده است، و به حق رای ما که بر اساس قانون اساسی است، آسیب میرساند – زیرا اطلاعات مربوط به مقامات منتخب مردم که تحت تعقیب قرار میگیرند در دسترس عموم نخواهد بود.
اگر به راستی برای آیندهی این کشور ارزش قائلاید، اگر باور دارید که این نه یک مسألهی سیاسی بلکه مسالهای اخلاقی است؛ اگر نگران سرنوشت صیونیسم در سرزمین اسرائیل هستید؛ اگر نگران آیندهی فرزندان و نوههای خود هستید، به مخالفت برخیزید. از خانه بیرون روید و تظاهرات کنید. اعتراض کنید. آژیرها را به صدا در آورید. بنیان اصلی را به لرزه درآورید. نگویید نمیدانستیم، نشنیدیم، ندیدیم. نپرسید به راست، یا به چپ، با سرعت تمام به پیش بروید. صیونیسم را نجات دهید. اگر همه با هم باشیم، امکان پیروزی هست.
متن بالا از سخنرانی الیعاد شراگا در تلآویو، شنبهشب ۱۶ دسامبر ۲۰۱۷ در تظاهرات علیه فساد دولتی برگرفته شده است.